سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر، روز دوازهم بهمن 1398 آغاز شد و شامگاه روز 22 بهمن ماه و همزمان با چهل و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی به پایان رسید.
فیلم سینمایی “سه کام حبس” از جمله فیلم هایی بود که در بخش مسابقه اصلی سی و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر (سودای سیمرغ) حضور داشت؛ فیلمی تلخ و سیاه با موضوع قاچاق و اعتیاد به مواد مخدر.
نقدی بر این فیلم را در زیر بخوانید:
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به قلم: سوده موحدی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* مشخصات فیلم سینمایی “سه کام حبس”
کارگردان: سامان سالور – تهیهکننده: ساسان سالور – نویسنده: سامان سالور – موسیقی: ستار اورکی – مدیر فیلمبرداری: مسعود سلامی – مدیر صدابرداری: مهدی ابراهیم زاده – طراح گریم: ایمان امیدواری – طراح صحنه: سحر شهامت – طراح لباس: غزاله معتمد – برنامه ریز: آرش حسن پور – منشی صحنه: آزاده جهانبخش – عکاس: محمد بدرلو – مدیر تولید: ساسان سالور – مدیر تدارکات و دستیار اول تولید: پرویز کاظم لو – سرمایه گذار: سیاوش امین پور – بازيگران: محسن تنابنده، پریناز ایزدیار ، سمیرا حسنپور ، متین ستوده ، محمود علیان ، یدالله شادمانی، محمد اشکانفر و …
* داستان فیلم سینمایی “سه کام حبس”
فیلم سینمایی “سه کام حبس” قصه زندان و زندانی را به تصویر میکشد. شخصیت اصلی فیلم تلاش دارد با فروش مواد مخدر زندگیش را از این رو به آن رو کند و راه صد ساله را یک شبه طی کند اما در ادامه، شرایطی اتفاق می افتد که در مدت چند روز زندگیاش رو به قهقرا و فروپاشی میرود…
* نقد فیلم سینمایی “سه کام حبس”
فیلم سینمایی “سه کام حبس” هفتمین اثر بلند سینمایی سامان سالور در مقام کارگردان محسوب می شود؛ روایتگر زندگی زوج جوانی که در منزلی قدیمی و استیجاری به همراه دختر شیرخوارشان زندگی ساده و عاشقانه ای دارند. «محسن تنابنده» در نقش “مجتبی” و «پریناز ایزدیار» در نقش “نسیم”، برای رسیدن به آرامش و رویای آپارتمانی که قرار است تحویل بگیرند شبانه روز تلاش می کنند.
همان طور که از نام فیلم بر می آید، موضوع اصلی فیلم درباره اعتیاد است. “سه کام حبس” یک درام تلخ و سیاه از زندگی روزمره طبقه ضعیف جامعه را به نمایش می گذارد. فیلم تصویرگر نوعی دغدغه و کشمکش برخاسته از جامعه و تأثیر آن بر زندگی افراد است، با نیم نگاهی به مصائب و مشکلات اجتماع همچون فقر، پنهان کاری و … . در واقع داستان “سه کام حبس” نوع مواجهه افراد جامعه با این کشمکش را به تصویر می کشد؛ مانند زنی ناآگاه و بی خبر که برای آرامش زندگی، همپای شوهرش تلاش می کند اما به مرور با بروز حوادثی، متوجه می شود که خیلی چیزها سرجای خودش نیست…
کارگردان در “سه کام حبس” تلاش کرده تا چهره زنی سخت کوش و با انگیزه را در جهت پیشبرد مسیر زندگی نشان دهد؛ اما آنچه از بطن فیلم به بیننده منتقل می شود این چنین نیست؛ زیرا وی با زنی روبروست که در بزنگاه بروز مشکلات، علی رغم تلاش هایش در زندگی، با انتخاب هایی نادرست و نابخردانه محکوم به شکست می شود و در مسیر زندگی توفیقی به دست نمی آورد، به طوری که حتی در سکانسی می بینیم که زن برای نجات زندگی، با بچه شیرخواره اش مشغول فروش مواد مخدر می شود، و یا سکانسی که به شوهرش روی تخت بیمارستان کمک می کند تا مواد مصرف کند و …
اگرچه آن چیزی که به ظاهر با آن روبرو هستیم تلاش فیلمساز در جهت به تصویر کشیدن چهره ای مظلوم از زنی است که به خاطر بلند پروازی ها، پنهان کاری ها و انتخاب های نادرستی که اجتماع پیش روی شوهرش قرار داده در شرایط استیصال قرار گرفته است، اما فیلمساز عامدانه و یا غیر عامدانه چهره ای ناعاقلانه از کاراکتر زن فیلم به نمایش می گذارد.
فیلم خوب شروع می شود و در نیمه اول خرده پی رنگ هایی را می بینیم که هرچند به پیشبرد درام کمک می کند اما تلخ و سیاه است. اما در نیمه دوم، فیلم از ریتم می افتد، داستانک ها جذابیتشان را از دست می دهند و منطق قصه دچار مشکل می شود.
در “سه کام حبس“، مسائل، مشکلات، علت ها و معلول ها بدرستی بازسازی و بازگو نمی شوند. این در حالی است که تک موضوعی بودن به فیلمساز این فرصت را داده بود که فضای داستانی اش را بدرستی بشکافد. او به جای پردازش شخصیت ها و موقعیت های داستانش به نمایش قطاری از سیاهی ها و گزارشی از معضلات اجتماعی بسنده می کند و اینچنین تمرکز قصه را از دست می دهد. در واقع کارگردان تمام توان خود را برای به تصویر کشیدن سیاهی، معضلات و مشکلات اجتماعی صرف کرده است، در حالی که لازمه پیشبرد شخصیت ها و داستان، پرداختن به کنش ها و واکنش ها و چالش های دراماتیک فیلم است. خواندن سوگنامه و ردیف کردن کلکسیونی از آسیب های اجتماعی و بدبختی ها نمی تواند “سه کام حبس” را به اثری شاخص تبدیل کند. در نتیجه، نمایش این همه بدبختی و گرفتاری که بر سر راه زن قرار می گیرد – و بعضا به صورت گل درشت از فیلم بیرون می زند – مخاطب را خسته و دلزده می کند.
نمایش سکانس های توقیف موتور مجتبی توسط پلیس راهور و برخورد بد پلیس، خرید مواد مخدر توسط خانم جلسه ای برای پسرش با این توجیه که “من مادرم و نمی توانم درد کشیدن پسرم را ببینم”، قبول رشوه توسط سرباز برای فراری دادن نسیم از خانه با این دلیل که “برای عقد خواهرم باید کادویی آبرومند تهیه کنم”، دزدی مرفین و آمپول توسط پرستار بیمارستان بهاین بهانه که “سرطان دارم و باید روزی چند مرتبه مسکن تزریق کنم” و … بیمارستان در حال تعمیر، فاضلاب بالا آمده خانه نسیم و مجتبی و پزشک دلال که بیش از طبابت به فکر جیب خودش است، جز تلاش مضاعف کارگردان برای به تصویر کشیدن سیاهی چه می تواند باشد؟!
مسئله چادر به سر کردن و کنار گذاشتن آن توسط نسیم، پرسش و اعتراض مرد نسبت به مذهبی شدن نسیم و شرکت او در مجالس قرآن در حد یک ایده و سکانس باقی ماند و هیچ اطلاعاتی در این زمینه به مخاطب داده نشد.
بنابراین ضعف اصلی “سه کام حبس” ضعف در داستان پردازی سینمایی است که باعث شده فیلمساز نتواند در ساختن یک اثر دراماتیک جذاب سینمایی موفق عمل کند. پرداختن به مشکلات اجتماعی، آگاهی، مهارت کارگردانی و منطق داستانی می خواهد که در این فیلم شاهد آن نیستیم. به نظر می رسد کارگردان نتوانسته است به معنای درست و مشخصی از ژانر اجتماعی برسد.
“سه کام حبس” در بازیگری هم فیلم متوسطی است. بازی ها اگرچه ضعیف نیست، اما تحسینی را نیز برنمی انگیزد. محسن تنابنده در نیمه اول فیلم، بازی خوبی را از خود به نمایش می گذارد؛ اما در نیمه دوم چندان موفق نیست. پریناز ایزدیار بازی خوب و قابل قبول تری دارد.
فیلم سینمایی “سه کام حبس” در یک نگاه کلی توفیق چندانی ندارد. گرچه انتظار می رفت به خاطر سوژه ناب و کمتر پرداخته شده، سرو صدای زیادی کند، اما چنین اتفاقی نمی افتد و فیلم در سطح متوسط باقی می ماند.
کلام آخر اینکه: سینمای ایران همچنان به فیلمسازانی دغدغه مند نسبت به موضوعات اجتماعی – بویژه در حوزه خانواده – نیاز دارد که زیبایی های جامعه اسلامی ایران را نیز در کنار نواقص و کاستی ها ببینند و نشان دهند.